به گزارش ایران پژواک از مهر، متن زیر برشی از کتاب «معرفت امام زمان» اثر ابراهیم شفیعی سروستانی است که در ادامه میخوانید؛
پرسشهای مختلفی درباره زندگی و شخصیت امام مهدی (ع) در اذهان مردم وجود دارد. پرسشهایی که هر از چند گاه در میان دانش آموزان، دانشجویان و دیگر اقشار، مطرح و به دغدغه ذهنی آنها تبدیل میشود. در ادامه به یکی از این سوالات پرداخته میشود.
موضوع محل اقامت و سکونت امام مهدی (ع) در زمان غیبت نیز از جمله موضوعهایی است که ذهن بسیاری از مردم را به خود مشغول داشته است و معمولاً در مجالس و محافل مهدوی مورد پرسش قرار میگیرد.
پیش از پاسخگویی به این پرسش، یادآوری این نکته ضروری است که برای غیبت امام مهدی (ع) دو معنا قابل تصور است:
نخست ناپیدا بودن امام؛ یعنی اینکه آن حضرت در دوران غیبت از نظر جسمی از دیدگان مردم به دور است و اگر چه آن حضرت مردم را می بیند و از حال آنها باخبر میشود، ولی کسی توان دیدن ایشان را ندارد.
دوم، ناشناس بودن امام: در این فرض، آن حضرت در طول زمان غیبت در میان مسلمانان حضور مییابد و با آنها مواجه میشود، ولی کسی او را نمیشناسد و به هویت واقعی اش پی نمیبرد. [۱]
بحث از محل اقامت و سکونت امام مهدی (ع) در زمان غیبت اگر چه در هر دو فرض مطرح میشود، ولی به نظر میرسد در فرض دوم، این موضوع کمتر جای بحث دارد و آن حضرت با مخفی داشتن هویت خود، در هر کجا که بخواهد میتواند زندگی کند.
در زمینه محل اقامت امام مهدی (ع)، روایتهای گوناگونی وجود دارد که با توجه به آنها، محلهای احتمالی اقامت آن حضرت را میتوان به سه دسته تقسیم کرد:
الف) محلهای دور دست و ناآشنا
برخی روایات، محل خاصی را برای اقامت امام مهدی (ع) تعیین نمیکنند و جایگاه ایشان را در بیابانها و کوهها، مکانهای دوردست و محلهایی میدانند که هیچ کس از آن آگاهی ندارد. از جمله در روایتی که از خود آن حضرت نقل شده است، ایشان خطاب به علی بن مهزیار میفرماید: یا بنَ المازِیارِ أَبی أَبُو مُحَمَّد عَهِدَ إِلیَّ أَنْ لا أُجاوِرَ قَوْما غَضِبَ اللّهُ عَلَیْهِمْ وَ لَعَنَهُمْ وَ لَهُمُ الخِزْیُ فِی الدُّنیا و الآخِرَةِ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِیمٌ، وَ أَمَرَنِی أَنْ لا أَسْکُنَ مِنَ الجِبالِ إِلاّ وَعْرَها وَ مِنَ البِلادِ إِلاّ عَفْرَها. [۲]
ای پسر مهزیار! پدرم ابو محمد از من پیمان گرفت که هرگز با قومی که خداوند بر آنها خشم گرفته، آنها را لعنت کرده، برای آنها در دنیا و آخرت بیچارگی رقم خورده و عذابی دردناک در انتظار آنان است، همنشین نباشم و به من دستور داد که برای اقامت، کوههای سخت و سرزمینهای خشک و دوردست را برگزینم.
همچنین آن حضرت در توقیع شریفی که خطاب به شیخ مفید صادر شده است، در این زمینه میفرماید: نَحْنُ وَ إِنْ کُنّا ثاوِینَ [نائِینَ] بِمَکانِنا النّائِی عَنْ مَساکِنِ الظَّالِمینَ حَسْبَ الَّذِی أَراناهُ اللّهُ تَعالی لَنا مِنَ الصَّلاحِ وَ لِشِیعَتِنا الْمُؤْمِنینَ فِی ذلِکَ ما دامَتْ دَوْلَةُ الدُّنیا لِلْفاسِقِینَ فَإِنّا یُحِیطُ عِلما بِأَنْبائِکُمْ و لا یَعْزُبُ عَنّا شَیْءٌ مِن أَخبارِکُم. [۳]
ما بر اساس آنچه خدای تعالی برای ما و شیعیان مؤمنان مصلحت دیده، تا زمانی که دولت دنیا از آن فاسقان است، در سرزمینهای دوردستی که از جایگاه ستمگران دور است، سکنا گزیده ایم، ولی از آنچه بر شما میگذرد، آگاهیم و هیچ یک از اخبار شما بر ما پوشیده نمیماند.
در روایتی که پیش از این از امام صادق (ع) نقل شد، آن حضرت، جایگاه امام مهدی (ع) را جایی ناشناس معرفی میکند که جز معدود افرادی از آن آگاهی ندارند: و هیچ کس از دوست و بیگانه از جایگاهش آگاهی نمییابد، مگر همان خدمتگزاری که به کارهای او میرسد. [۴]
این گونه روایات، گویای آن است که امام مهدی (ع) بر اساس امر الهی، در مکانهایی ناشناخته، دور از دسترس، به دور از شهرها و آبادیها زندگی میکند و کسی از محل اقامت آن حضرت آگاه نیست.
ب) محلهای خاص و شناخته شده
در برخی روایات، از مکانهایی خاص به عنوان اقامتگاه امام مهدی (ع) در دوران غیبت یاد شده است که از آن جمله میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
اول مدینه
در برخی روایات، از مدینه منوره به عنوان محل اقامت امام عصر (ع) یاد شده است. در روایتی که از امام محمد باقر (ع) نقل شده است، در این زمینه چنین میخوانیم: لابُدَّ لِصاحِبِ هذا الأَمْرِ مِنْ عُزْلَةٍ و لابُدَّ فِی عُزْلَتِهِ مِنْ قُوَّةٍ و ما بِثَلاثِینَ مِنْ وَحْشَةٍ وَ نِعْمَ المَنْزِل طَیِّبَة. [۵] صاحب این امر ناگزیر از کناره گیری است و او در [زمان] کناره گیری خود ناگزیر از [داشتن] نیرو و توانی است. او با وجود آن سی نفر هیچ هراسی ندارد. چه خوب جایگاهی است [مدینه] طیبه.
در کتاب شریف بحارالانوار ذیل این روایت چنین آمده است: «طیبه» یکی از نامهای مدینه است. این روایت دلالت میکند که آن حضرت (ع) غالباً در این شهر و در حوالی آن است. همچنین دلالت میکند که همواره با ایشان سی نفر از یاران خاصشان هستند و اگر یکی از آنها بمیرد، کس دیگری جایگزین او میشود. [۶]
در روایت دیگری که از امام حسن عسکری (ع) نقل شده است، آن حضرت در پاسخ این پرسش راوی که می پرسد: «اگر حادثه ای برای شما روی دهد، سراغ فرزندتان را از کجا بگیریم؟» میفرماید: «در مدینه». [۷]
دوم کوه رضوی
برخی روایات، «کوه رضوی» در نزدیکی مدینه را پناهگاه و اقامتگاه امام عصر (ع) معرفی کرده اند که روایت زیر از آن جمله است:
عبدالاعلی مولی آل سام میگوید: به همراه ابی عبدالله [امام صادق] (ع) [از مدینه] خارج شدیم. زمانی که به روحاء [در اطراف مدینه] رسیدیم، آن حضرت دقایقی نگاهش را به کوهی که در آن منطقه بود، دوخت و آنگاه فرمود: تَری هَذا الجَبَلَ؟ هذا جَبَلٌ یُدعی رَضْوی مِن جِبالِ فارْس أَحَبَّنا فَنَقَلَهُ اللّهُ إِلَینا. أَما إِنَّ فِیه کُلُّ شَجَرَةٍ مطعم، و نِعْمَ أَمانٌ لِلخائِفِ مَرَّتینِ. أَما إِنَّ لِصاحِبِ هذا الأَمْرِ غَیْبَتَینِ، واحدةٌ قَصِیرَةٌ وَ الأُخْری طَوِیلَةٌ. [۸]
این کوه را میبینی؟ این کوه، «رضوی» نام دارد و از کوههای فارس است. چون ما را دوست داشت، خداوند آن را به سوی ما منتقل کرد. در آن، همه درختهای میوه دار وجود دارد و در دو مرحله پناهگاهی خوب برای خائف [امام زمان] است. آگاه باش که برای صاحب این امر دو غیبت است که یکی از آنها کوتاه و دیگری بلند است.
در دعای ندبه نیز از این مکان نام برده شده است. [۹]
یاقوت حموی در مورد منطقه «رضوی» میفرماید: رضوی، کوهی است میان مکه و مدینه در نزدیکی ینبع و دارای آب فراوان و درختان زیادی است. کیسانیه [۱۰] میپندارند که محمد بن حنفیه در آنجا زنده و مقیم است. [۱۱]
گفتنی است در احادیث فراوانی، از «رضوی» یاد شده و از آن بسیار ستایش شده است. [۱۲]
سوم ذی طوی
مکان دیگری که در روایات از آن به عنوان محل اقامت امام عصر (ع) یاد شده، «ذی طوی» است. «ذی طوی»، نام کوهی در اطراف مکه است. در روایتی که از امام محمد باقر (ع) نقل شده، چنین آمده است: یَکُونُ لِصاحِبِ هَذا الأَمْرِ غَیْبَةٌ فِی بَعْضِ هذِهِ الشِّعابِ وَ أَوْمَأَ بِیَدِهِ إِلی ناحِیَةِ ذِی طُوی. [۱۳] صاحب این امر را در یکی از این درهها غیبتی است. [در این حال، آن حضرت] با دست خود به ناحیه ذی طوی اشاره کرد.
گفتنی است در دعای ندبه نیز به نام این مکان اشاره شده [۱۴] و در برخی روایات، از همین منطقه به عنوان محل تجمع یاران امام مهدی (ع) یاد شده است. [۱۵]
ج) در میان مردم
دسته سوم از روایات مانند دسته اول، از جایگاه و مکان خاصی نام نمیبرند و از آنها استفاده میشود که امام مهدی (ع) به صورت ناشناس در میان مردم زندگی میکند. در روایتی که از امام صادق (ع) نقل شده است، در این زمینه، چنین میخوانیم: چگونه این مردم، این موضوع را انکار میکنند که خداوند با حجتش همان گونه رفتار میکند که با یوسف رفتار کرد؟ همچنین چگونه انکار میکنند که صاحب مظلوم شما همان که از حقش محروم شده و صاحب این امر [حکومت] است در میان ایشان رفت و آمد میکند، در بازارهایشان راه میرود و بر فرشهای آنها قدم می نهد، ولی او را نمیشناسند، تا زمانی که خداوند به او اجازه دهد که خودش را معرفی کند، چنانکه به یوسف اجازه داد، آن زمان که برادرانش از او پرسیدند: «آیا تو یوسف هستی؟» پاسخ دهد که «آری، من یوسف هستم». [۱۶]
حال این پرسش مطرح میشود که کدامیک از این سه دسته روایت قابل پذیرش هستند و آیا راهی برای جمع کردن میان آنها وجود دارد یا خیر؟ به نظر میرسد میان این سه دسته روایت، تعارضی وجود ندارد و آن حضرت بسته به شرایط و موقعیتهای مختلفی که پیش میآید، زندگی به صورت ناشناس در میان مردم و اقامت در مکانهایی چون مدینه منوره یا دوری گزیدن از مردم و اقامت در مناطق دور از دسترس را انتخاب میکند.
به بیان دیگر، بر اساس دومین معنایی که برای غیبت قابل تصور است؛ یعنی ناشناس بودن امام مهدی (ع)، آن حضرت، الزامی برای اقامت در محلی خاص یا دور از دسترس ندارد و میتواند به صورت طبیعی در میان مردم زندگی کند، البته ممکن است رعایت مصالحی دیگر، آن حضرت را وادار کند که بر اساس سفارش پدر بزرگوارشان، کوهها و بیابانها را اقامتگاه خود برگزیند.
بدیهی است اگر قرار باشد آن حضرت به صورت ناشناس در میان مردم زندگی کند، مکانهایی چون مدینه منوره در کنار قبر جد بزرگوارش، بهترین مکان خواهد بود.
پی نوشت:
[۱]. برای مطالعه بیشتر در این زمینه ر. ک: همین کتاب، صص ۷۷ ۸۰.
[۲]. کتاب الغیبة (طوسی)، ص ۱۶۱.
[۳]. احمد بن علی بن ابیطالب طبرسی، الإحتجاج، تحقیق: ابراهیم البهادری، محمد هادی به، به اشراف: جعفر سبحانی، چاپ اول: قم، اسوه، ۱۴۱۳ ه. ق، ج ۲، صص ۵۹۷ و ۵۹۸؛ بحارالانوار، ج ۵۳، ص ۱۷۶.
[۴]. کتاب الغیبة (نعمانی)، ص ۱۷۲، ح ۵.
[۵]. الکافی، ج ۱، ص ۳۴۰؛ کتاب الغیبة (طوسی)، ص ۱۰۲؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۵۳، ح ۶.
[۶]. بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۵۳.
[۷]. الکافی، ج ۱، ص ۳۲۸، ح ۲؛ کتاب الغیبة (طوسی)، ص ۱۳۹؛ بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۱۶۱، ح ۱۱.
[۸]. کتاب الغیبة (طوسی)، ص ۱۰۳؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۵۳، ح ۷.
[۹]. ر. ک: بحارالانوار، ج ۹۹، ص ۱۰۸.
[۱۰]. «کیسانیه» پیروان «مختاربن ابوعبیده ثقفی» بودند. او نخست برای پیشرفت کار خود دعوت به علیبن الحسین ۸ سپس دعوت به محمد حنفیه میکرد. البته کار او مبتنی بر اعتقاد وی به اهل بیت نبود، بلکه میخواست از آن بهره برداری سیاسی کرده باشد و چون کارش بالا گرفت، خود دعوی دریافت وحی از خداوند کرد و عباراتی مسجع و مقّفی به تقلید قرآن به زبان میراند. فرهنگ فرق اسلامی، ص ۳۷۳
[۱۱]. یاقوت حموی، مراصد الإطلاع علی أسماء الأمکنة و البقاع، بیروت، دارالجیل، ۱۴۱۲ ه. ق، ج ۲، ص ۶۲۰.
[۱۲]. ر. ک: بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۶؛ ج ۵۳، ص ۹۷.
[۱۳]. کتاب الغیبة (نعمانی)، ص ۱۸۲.
[۱۴]. ر. ک: کتاب الغیبة (نعمانی)، ص ۳۱۵؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۶، ح ۸۰؛ ص ۳۰۷، ح ۸۱.
[۱۵]. ر. ک: بحارالانوار، ج ۹۹، ص ۱۰۸.
[۱۶]. کتاب الغیبة (نعمانی)، ص ۱۶۴؛ الکافی، ج ۱، صص ۳۳۶ و ۳۳۷، ح ۴.
انتهای پیام
ارسال نظر